سلام عزیزم تایپیک خوبیه ممنون ازت
من مجرد که بودم جشن رویایی واسه عروسیم تصور میکردم تو فکر جواهرات انچنانی نبودم اما همیشه باغ خوشگل و بهترین لباس
و یه شوهر خوشتیپ و پولدار تصور میکردم
وقتی به سن ازدواج رسیدم و خاستگارامو میسنجدیم پولدار بی پول معمولی
یه نفر چشممو گرفت که وضعیتش معمولی بود نه خیلی خوشتیپ و پولدار نه خیلی بی نقص که ارزوشو داشتم
اما دلمو برد
پدرم گفت اگه اخلاقش خوبه مهم نیست خونه نداره مهم نیست حقوقش حداقل وزارت کاره
اگه ادم خوبیه دنیارو به پات میرسه و به همچی میرسه
منم حرفشو گوش دادم
عروسیم به ساده ترین شکل ممکن و نزدیکترین اقوام شکل گرفت لباس ساده اجاره ای پوشیدمو ماشین عروسمونم ماشین پراید خودمون
بود که شوهرم یک سال از قسطاشو مونده بود بده
سرویس طلام رو نقره گرفتم و حلقمم رینگی ساده شاید 80 تومنم نشد
راضی و خوشحالم شوهرم هنوزم که هنوزه دستامو میبوسه و میگه همه دوستاش انقدر شوهرشون تحت فشار
گذاشتن که شوهرشون از خونه فراریه
خوشحال و خوشبختم ازین بابت یروزایی بود میرفتیم بیرون گشنه خودش چیزی نمیخورد واسه من ساندویچ میگرفت...
الان که چندسال از ازدواجمون میگذره وضعیت مالیش خیلی خیلی بهتر شده و دیگه نیاز مالی نداریم خداروشکر
به همه پیشنهاد میکنم صبرشون زیاد کنن سرمایه گذاری کنن رو اخلاق شوهرشون نه جیبشون